داستان 38 روزگی
کورش عزیزم. 38 روزگی برای تو و ما روز خاصی بود. شما برای اولین بار رفتن به آتلیه را تجربه کردی. روزی سخت اما سرشار از خاطرات قشنگ. وسط عکس گرفتن مجبور شدم بهت شیر بدم. چرا که هم گرسنه شده بودی و هم خسته. موقعی هم که میخواستیم عکسی را که اینجا گذاشتمو ازت بگیریم خیلی گریه کردی. ضمن اینکه مجبور شدیم بنا به گفته عکاس مهربون پوشکتو باز کنیم و..... ولی کلا عکسات خیلی قشنگ شد. مبارکت باشه گلم. ...
نویسنده :
مامان کوروش
19:44